رسیده یه دست پینه کرده داشت و یه زبون نمکدار.
یه روز از اون روزای کاریش به نرسیدهای گفت: بیا بشین، میخوام، خیرم بهت برسه.
نرسیده: چطو شده؟!
رسیده: یکتا زمین دارم تو رشده، نرسیدگی نکن، بیا و تو هم با دست بدست، یه نونی بخور.
نرسیده: چیکار کنم؟!
رسیده: نون بخور! نون. نرسیده مثی که حالت خوب نی؟!
نرسیده: ااا
رسیده: بگیر و چند قراض بالاتر بده یه گیرافتیدهای یا بیخبری مث خودت. خلاصه، کار راهانداز باش، کنارش، نونم بخور.
نرسیده: اخه، مگه الکیه؟ مگه ده قانون و قاعده نداره؟!
رسیده: ببین نرسیده، تا یاد میدم، واس ماس. نون توشه. همه رقم آدمی که فکرشو بکنی، کارش بکارم گرفتار شده! خدا رو بهم کرده، کارساز ملت شدم.
نرسیده: اون وقت انصاف چطو میشه؟
رسیده: عجب نرسیدهای هستی؟ دارم کار مردم را راه میندازم!!
نرسیده: نه گفتم این دست تو دست…
(رسیده پرید تو حرف نرسیده و گفت): دستت درد نکنه، میخوای گیر بدی به دستای پینه کردم!! طرح جامع، کمر زمیناای ده رو شکسته، نمیدونی زمین خونه تو ده نی؟! میخوای خدمت کنی به خلق الله، بسمه الله؟ فعلا چهار تا قلق یادت میدم تا راه بیفتی، بتونی هم نون دست به دستی بخوری، هم کمکی برسونی به مردم و جوونااا:
۱- بعضی مواقع بایستی یادت باشه که بگی: ده داره پیشرفت میکنه، آهنا، داره فولاد و گندله میشه!
۲- زمیناای سه کنجی ده دست بچه های خودمونه، بایستی شارژ بشه. پ حواست باشه، این عبارت رو براش پخش کن که، سه کنجی ده یه اتاق بساز، به دو تا اتاق.
۳- ببین، زمیناای اونور ده، تو برنامه بچههاست. نون خوبی داره. پ حواست باشه، فعلا بگوتا گوش به گوش برسه و زبون به زبون بشه که اونجا زمین خریدن پول دور ریختنه.
۴- اینم تو گوشت فرو کن: خیرت برسه به جوونااا. تا قاعده دنیا برات خیر بسازه و پول بشه برات، اون وقت سر بزنگاه، بزن به زمیناای اونور ده.
نرسیده، مخلص کلام رو بهت بگم: پر دارن، خیرخواهی میکنن و نون میخورن، تو هم بخور، نرسیدگی نکن. کارت به قانون و انصاف و بزرگتر ده و نظارت نباشه، درسایه چهارتا قلق که گفتمت و بیسایگی چهارتای بعدی که گفتمت کارت نباشه، در ده آهن و نخل و افتاب ، نون پره پررر. بیا بشین توهم خودت رو بساز.
درباره این سایت